تحولات لبنان و فلسطین

استاد دانشگاه با اشاره به گفته امام خمینی(ره) که می‌فرماید اسلام را محرم و صفر نگه داشته است گفت:همانطور که اسلام را خود امام حسین(ع) نگه داشت عزاداری برای ایشان هم حرکت امام حسین(ع) را استمرار داد.

عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، استمرار حرکت عاشورا ست

عزاداری امام حسین(ع) آثار بسیاری در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی به همراه دارد که تحقیقات متعددی پیرامون بررسی این آثار صورت گرفته است. شاید بدیهی‌ترین اثر عزاداری، فرصتی برای بازگشت به خویشتن و تأسی از آن حضرت برای رویارویی با خواسته‌های ناهمسو با سرشت انسانی و ایجاد پیوندی دوباره با آسمان و زندگی فرامادی است. با این وجود، هنوز یکی از مهمترین پرسش‌هایی که در جامعه درباره عزاداری مطرح می‌شود این است که چرا باید مشکی بپوشیم، اشک بریزیم و به عزاداری و سوگواری بپردازیم. برای پاسخ به این سؤال با حجت‌الاسلام و المسلمین رضا برنجکار، رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه و استاد دانشگاه تهران گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانیم:

یک پرسش قدیمی که درباره عزاداری امام حسین(ع) مطرح می‌شود پرسش از فلسفه و چرایی عزاداری است. با وجود اینکه پاسخ‌های بسیاری به این پرسش داده شده است ولی باز هم مشاهده می‌شود که افراد بسیاری این سوال را می‌پرسند. پاسخ شما به این سوال چیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) و اساسا عزاداری برای هر شخصی می‌تواند علل مختلفی داشته باشد. مثلا کسی که پدرش یا مادرش از دنیا رفته است عزاداری می‌کند به خاطر اینکه ناراحت است، سیاه می‌پوشد برای اینکه اعلام کند من ناراحت هستم. این اولین درجه از عزاداری است؛ یعنی گریه می‌کنیم چون ناراحت هستیم، مشکی می‌پوشیم برای اینکه اعلام کنیم ناراحت هستیم. وقتی به بحث امام حسین(ع) می‌رسیم می‌بینیم ائمه معصومین روی عزاداری بر امام حسین(ع) تاکید زیادی کردند یعنی برای عزاداری برای هیچ امامی اینقدر تاکید نشده است ولی راجع به امام حسین(ع) این تاکید را داریم و از اینجا معلوم می‌شود مسئله بالاتر از این حرف‌ها است. البته ما برای از دست دادن همه بزرگان به خصوص معصومین که دین را به ما رساندند و هدایت را مدیون آنها هستیم عزاداری می‌کنیم اما مسئله امام حسین(ع) یک مسئله خاص است.

مهمترین نقش ائمه، در مسئله احیای دین بود، یعنی آنها دین را نجات دادند و اگر آنها نبودند به فرموده امیرالمومنین(ع) از اسلام فقط اسمش باقی می‌ماند و حقیقت دین به ما نمی‌رسید. آن امامی که با خون خودش، خون فرزندان خودش، خون بستگان و اقوام خودش و اسارت خاندان خودش به صورت یک فریاد بلند تمایز حق و باطل را روشن کرد، تمایز بین اسلام علوی و اسلام اموی را نشان داد و همه را نسبت به این مسئله آگاه ساخت که این اسلامی که بنی‌امیه ارائه کرده است اسلام واقعی نیست بلکه بازگشت به جاهلیت است و اسلام حقیقی آن چیزی است که اهل بیت(ع) می‌گویند؛ کسی که با فریاد بلند این پیام را به گوش عالم رساند امام حسین(ع) است.

بنابراین وقتی ما عزاداری می‌کنیم در کنار اینکه علامت ناراحتی ماست، یک معنای بالاتری هم دارد و آن اینکه ما پیام امام حسین(ع) را دریافت کردیم و در جبهه حق ایستادیم و این یعنی همان هدف امام حسین(ع). وقتی ما در این ایام مشکی می‌پوشیم یعنی ما در جبهه حق قرار داریم و تابع تقریری از اسلام هستیم که اهل بیت(ع) بیان کردند، نه تقریر روشنفکرانی که تحت تأثیر فرهنگ‌های بیگانه هستند و هر چه دلشان می‌خواهد می‌گویند. ما تابع اسلام اموی و عباسی نیستیم بلکه تابع اسلام علوی هستیم. بنابراین لباس مشکی نماد این است که ما در جبهه حق هستیم و عزاداری می‌کنیم برای اینکه بگوییم این بلا سر اسلام حق آمده و ما عزادار امام حسینیم(ع) و امام حسین(ع) را دوست داریم و اسلام امام حسین(ع) را می‌خواهیم نه اسلام آمریکایی را، نه اسلام سوسیالیستی را، نه اسلام لیبرالیستی را، نه اسلام کاپیتالیستی را.

بنابراین عزاداری و این سیاه پوشیدن این معنا را دارد و اعلام این مطلب است که ما در جبهه حق هستیم و حق را امام حسین(ع) می‌دانیم، نه یزید و تابعینش. البته در کنارش ما ناراحت هستیم که امام حسین(ع) شهید شدند و خاندانش به اسارت رفتند ولی بالاتر از آن، اعلام انزجار از جبهه مقابل است و اینکه ما در این جبهه ایستادیم. اینکه امام خمینی(ره) می‌فرماید اسلام را محرم و صفر نگه داشته است معنایش همین است. همانطور که اسلام را خود امام حسین(ع) نگه داشت عزاداری برای ایشان هم حرکت امام حسین(ع) را استمرار داد یعنی وقتی عزاداری می‌کنیم حرکت امام حسین(ع) را با این عمل‌مان استمرار می‌دهیم. حرکت امام حسین(ع) برای چه بود؟ برای حفظ اسلام بود، برای احیای اسلام بود و ما هم می‌گوییم ادامه‌دهنده راه امام حسینیم و در سمت جبهه حق ایستادیم و این جبهه را قبول داریم. 

 وقتی ما به تاریخ و فرهنگ خودمان نگاه می‌کنیم شاهدیم که همیشه عزاداری برای امام حسین(ع) وجود داشته و عموم ایرانیان از این مسئله استقبال می‌کردند و در برپایی مراسم عزاداری مشارکت داشتند ولی در دوران کنونی بیان برخی اشکالات و شبهات بیشتر شده است و در فضای مجازی برخی به این مراسمات توهین می‌کنند. به نظر شما ریشه این مسئله چیست؟ آیا افراط در مناسک در این مسئله اثرگذار بوده است؟

خیر، به نظر من پشت صحنه این مسائل چیز دیگری است. البته من انکار نمی‌کنم ممکن است هر مطلب حقی پیرایه‌هایی داشته باشد ولی کسی که می‌خواهد این پیرایه‌ها اصلاح شود توهین نمی‌کند و اصل ماجرا را زیر سوال نمی‌برد بلکه به عنوان یک مصلح پیشنهاد می‌دهد. اینهایی که حمله و توهین می‌کنند مسئله‌شان چیزی دیگری است.

برخی اشکال می‌گیرند که مناسک زیاد شده است. سؤال من این است آیا اگر مناسک نبود اسلام به ما می‌رسید؟ اینها می‌گویند ما باید مطالعه کنیم، ببینیم حقیقت اسلام چیست. ما می‌گوییم اگر این عزاداری نبود، اگر محرم و صفر نبود اصلا محتوای اسلام به ما نمی‌رسید. آخر مگر همه مردم باسواد هستند؟ مگر همه می‌روند مطالعه بکنند؟ اطلاعات دینی مردم از همین منبرها و مراسمات است. اگر درد اینها این است که باید معرفت مردم افزایش پیدا کند این معرفت در همین جلسات به دست می‌آید. بنابراین من تصور می‌کنم اگر اینها حرف حقی هم بزنند مصداق «کلمه الحق یراد به الباطل» است.

اشتباه اینها این است که مثل صوفیان نگاه می‌کنند و می‌گویند ما می‌خواهیم به حقیقت دین برسیم در حالی که شریعت ظاهر دین است و فایده ندارد. اینها توجه ندارند حقیقت در همین شریعت است. قرآن می‌فرماید: «اقم الصلوه لذکری». بعضی از اینها نماز را کنار می‌گذارند و می‌گویند ما به جای نماز، ذکر خدا می‌کنیم. قرآن می‌فرماید نماز را برای ذکر من بپادارید یعنی از این شریعت است که حقیقت به دست می‌آید و اینها دو روی یک سکه است و به هم پیوند نزدیک دارد.

پس اینطور نیست شریعت ظاهر دین باشد و اگر شما ظاهر را کنار بگذارید حقیقت دین به دست بیاید. اگر اینطور بود خود پیامبر(ص) هم نماز نمی‌خواند. پس معرفت در همین نماز به دست می‌آید، معرفت دین در همین مناسک به دست می‌آید. اینها می‌خواهند به اسم دفاع از معرفت، شریعت و مناسک را بزنند چون اگر شریعت و مناسک را بزنند، حقیقت و معرفت را هم زدند. بنابراین کسانی که توهین می‌کنند سوء نیت دارند و حتی اگر گاهی حرفشان درست باشد ولی هدفشان درست نیست.

 اگر بخواهید پیشنهادی بفرمایید تا مردم بتوانند استفاده بهتری از عزاداری‌ها داشته باشد و از پیام عاشورا بهره‌مند شوند چه می‌فرمایید؟

عزاداری دو بخش دارد: یک بخش سخنرانی روحانی است و بخش دوم مداحی و سینه‌زنی است. متاسفانه گاهی بخش اول تضعیف می‌شود در حالی که بخش دوم زمینه است و اصل، بخش اول است. اصل این است که مردم یک ساعت بنشینند با پیام عاشورا آشنا شوند، یک ربع هم عزاداری کنند ولی الآن شاهدیم یک ربع سخنرانی است، یک ساعت عزاداری است.

هدف ما از عزاداری این است که به امام حسین(ع) نزدیک شویم و با ایشان آشنا شویم. نباید اینطور باشد اصلا سخنرانی در جلسه نباشد یا از افرادی دعوت کنند که ضعیف هستند و هیچ محتوایی ندارند. باید منبرها و محتواها جدی گرفته شود و اصل، آنها باشد و عزاداری در کنارش باشد. متاسفانه مردم هم اینطور هستند که عزاداری برایشان اصل است.

امام حسین(ع) نیامد برایش سینه بزنیم بلکه خواست ما را نجات بدهد و اسلام را به ما برساند. این اسلام چطور به مردم می‌رسد؟ در همین سخنرانی‌ها و منبرها به مردم می‌رسد. سینه‌زنی کمکی است. این اشتباه است که سخنرانی تمام می‌شود برخی مردم تازه می‌آیند. متاسفانه مداحی‌های ما هم غنی نیست. وقتی ما بچه بودیم مداحان یک دور حماسه امام حسین(ع) را برای مردم مرور می‌کردند. بنابراین خود اشعار باید اشعار حماسی و معرفتی باشد تا مردم در سینه‌زنی چیزی یاد بگیرند. بنابراین نباید جهت گیری اصلی را فراموش کنیم.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.